English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 181 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
out guard U گشتی صحرایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bleacher U صندلیهای چند ردیفی صحرایی نیمکتهای اموزشی صحرایی
waiting position U ایستگاه انتظار قایقهای گشتی سریع السیر حالت انتظار یااماده باش قایقهای گشتی
combat air patrol U هواپیمای گشتی رزمی گشتی رزمی هوایی
patrols U گشتی
patrolling U گشتی
patrolled U گشتی
feedback U گشتی
patrol U گشتی
confusion U گم گشتی
patrolman U گشتی
out guard U گشتی
patrolmen U گشتی
patrolled U قسمت گشتی
patrol boats U ناوچه گشتی
patrolling U قسمت گشتی
patrol cars U اتومبیل گشتی
patrol car U اتومبیل گشتی
patrol boat U ناوچه گشتی
air guard U گشتی هوایی
patrols U قسمت گشتی
beach patrol U گشتی ساحلی
coastal patrol U گشتی ساحلی
inshorepatrol U گشتی مرزساحلی
inshorepatrol U گشتی ساحلی
flatfoot U پلیس گشتی
reconnaissance patrol U گشتی شناسایی
roundsman U افسرپلیس گشتی
service craft U قایق گشتی
standing patrol U گشتی ثابت
fanal U چراغ گشتی
end around U دور گشتی
contact patrol U گشتی اخذتماس
contact patrol U گشتی تماس
fighting patrol U گشتی رزمی
combat patrol U گشتی رزمی
combat air patrol U گشتی هوایی
moving screen U گشتی ممانعتی
vessels U ناو گشتی
runner U گردنده گشتی
patrol U قسمت گشتی
patrolmen U پلیس گشتی
vessel U ناو گشتی
runners U گردنده گشتی
patrolman U پلیس گشتی
barrier patrol U گشتی مامور موانع
barrier combat air patrol U گشتی مرزی هوایی
barrier patrol U ناو گشتی سد کننده
fire patrol U گشتی اتش نشان
black Maria U اتومبیل گشتی پلیس
black Marias U اتومبیل گشتی پلیس
turnscrew U پیچ گشتی [ابزار]
screwdriver U پیچ گشتی [ابزار]
scout helicopter U هلی کوپتر شناسایی یا گشتی
end around carry U رقم نقلی دور گشتی
end around borrow U رقم قرضی دور گشتی
night cap U گشتی رزمی هوایی شبانه
radar picket cap U هواپیمای گشتی هوایی حامل رادار
barrier combat air patrol U گشتی هوایی سد کننده راه دشمن
lightening bug ship U هلی کوپتر روشن کننده گشتی
milk walk U گشتی که شیر فروش میزند گشت
campestral U صحرایی
outdoor U صحرایی
air raid reporting control ship U گشتی کنترل کننده گزارش حملات هوایی
zipper U گشتی رزمی هوایی 42 ساعته در منطقه هدف
zippers U گشتی رزمی هوایی 42 ساعته در منطقه هدف
locap U گشتی رزمی هوایی مخصوص ارتفاع پست
field laboratory U ازمایشگاه صحرایی
field atrillery U توپخانه صحرایی
field gun U توپ صحرایی
field exercise U خدمات صحرایی
landrail U ابچلیک صحرایی
field maintenance U نگهداری صحرایی
field glass U دوربین صحرایی
field kitchen U اشپزخانه صحرایی
field army U ارتش صحرایی
scabiosa U مامیثای صحرایی
fieldartillery U توپخانه صحرایی
rat U موش صحرایی
gerbille U موش صحرایی
mentha piperita U نعناع صحرایی
field work U کار صحرایی
outsentry U پاسدار صحرایی
field wire U سیم صحرایی
field notes U یادداشتهای صحرایی
field radio U بی سیم صحرایی
field shop U تعمیرگاه صحرایی
ratton U موش صحرایی
field ration U جیره صحرایی
field shop U کارگاه صحرایی
field stockade U ذخایر صحرایی
field exercise U تمرین صحرایی
field archery U تیراندازی صحرایی
can U مستراح صحرایی
field hospitals U بیمارستان صحرایی
crab apple U سیب صحرایی
crab apples U سیب صحرایی
vole U موش صحرایی
voles U موش صحرایی
fieldmouse U موش صحرایی
fieldmice U موش صحرایی
oat U جو صحرایی یولاف
canning U مستراح صحرایی
cans U مستراح صحرایی
field glasses U عینک صحرایی
latrine U توالت صحرایی
prison camp U زندان صحرایی
orienteering U مسابقهی دو صحرایی
prison camps U زندان صحرایی
field hospital U بیمارستان صحرایی
gerbil U موش صحرایی
abutilon U خطمی صحرایی
good king U اسفناج صحرایی
good henry U اسفناج صحرایی
english mercury U اسفناج صحرایی
drumhead court martial U محاکمه صحرایی
corn parsley U جعفری صحرایی
corn mayweed U بابونه صحرایی
artillery U توپخانه صحرایی
gerbils U موش صحرایی
pavilions U چادر صحرایی
call boxes U تلفن صحرایی
pavilion U چادر صحرایی
bindweed U نیلوفر صحرایی
call box U تلفن صحرایی
caracal U گربه صحرایی
fiedl fortifications U استحکامات صحرایی
target cap U گشتی هوایی رزمی مخصوص تجسس منطقه هدف
tare U ویسیای صحرایی ماشک
dodder U کتان صحرایی لرزیدن
field officer U افسر عملیات صحرایی
field round U یک دور تیراندازی صحرایی
convertible table U میز صحرایی تا شونده
field manual U ائین نامه صحرایی
field U زمینه رزمی صحرایی
dodders U کتان صحرایی لرزیدن
field arrow U تیرهای تیراندازی صحرایی
fieldpiece U تفنگ یا توپ صحرایی
fields U زمینه رزمی صحرایی
fielded U زمینه رزمی صحرایی
hunter's round U نوعی مسابقه صحرایی
hudson seal U خز موش صحرایی امریکا
igo U علامت من پست گشتی خود راترک می کنم در درگیری هوایی
coyote U گرگ صحرایی امریکای شمالی
hock U گیاهان پنیرک شاهدانه صحرایی
coyotes U گرگ صحرایی امریکای شمالی
lemming U موش صحرایی قطب شمال
lemmings U موش صحرایی قطب شمال
field operating U فعال درصحرا رده صحرایی
land girl n U دختری که کارهای صحرایی میکرد
field commands U یکانهای صحرایی فرماندهیهای رزمی
field radio U رادیوی قابل حمل صحرایی
out door U صحرایی در هوای ازاد انجام شده
peafowl U قوقاول بزرگ صحرایی جنوب اسیا
field events U ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی
field event U ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی
fieldwork U کارهای صحرایی :زمین پیمایی ومانندان
ess U دو پیچ در سمت مخالف درمسیر صحرایی
steeplechase U اسب دوانی باپرش از مانع اسبدوانی صحرایی
equestrian events U مسابقه کنترل اسب و پرش درمسافت صحرایی
field expedient U روشهای اضطراری اخراجات در صحرا تدابیر صحرایی
steeplechases U اسب دوانی باپرش از مانع اسبدوانی صحرایی
resume U در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resumed U در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resumes U در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resuming U در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
cross country U خارج از جاده وشارع اصلی در فضاهای بازدهات صحرایی
picket U ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
picketed U ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
pickets U ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
green U چمن صاف و نرم و کوتاه اطراف سوراخ اسبی که هنوزدر مسابقه ازموده نشده میدان تیراندازی صحرایی
greenest U چمن صاف و نرم و کوتاه اطراف سوراخ اسبی که هنوزدر مسابقه ازموده نشده میدان تیراندازی صحرایی
out post U پاسدار پست نگهبانی پاسداری دادن پاسدار صحرایی
pioneer heliport U فرودگاه هلی کوپتر صحرایی فرودگاه موقت
central pastry kitchen U اشپزخانه ثابت پادگانی اشپزخانه غیر صحرایی
shore patrol U انتظامات ساحلی یا گشتی ساحلی
air picket U هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
hare U خرگوش صحرایی گوشت خرگوش
camp chair U صندلی سفری صندلی صحرایی
hares U خرگوش صحرایی گوشت خرگوش
field work U استحکامات صحرایی استحکامات
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com